10 نکته مهم از بازارهای مالی در سال 2024

03 خرداد ماه،1403
تصویر مقاله

پویا صبرآموز

نویسندگان: فردریک دالکویست، آلستر گرین، دیوید کویگلی، جان اسپایوی و برایان ویکری

تصمیم‌گیرانی که به فکر برتری در بازارهای خصوصی هستند باید ده نکته مهم را در نظر بگیرند.

دوره بازارهای خصوصی دوباره در حال تغییر است. سالی که گذشت شبیه سال‌های اخیر نبود، اگرچه همین جمله را می‌شد در روزهای پایانیِ هر چهار سال گذشته هم گفت. در ابتدای هر سال تورم بالا بود، اما روندی کاهشی داشت. نرخ‌های بهره هم (نسبت به دهه گذشته) بالا بودند و بالاتر رفتند. ژئوپلیتیک چالش‌برانگیزتر شد. و تأمین مالی و (به‌ویژه) حجم معاملات حرکتی آهسته داشتند. با شروع سال جدید بسیاری از این چالش‌ها، حداقل در کوتاه‌مدت، احتمالا ادامه خواهند داشت.

البته هرجایی که چالشی باشد، مسلما فرصتی هم وجود دارد، و آن‌هایی که با شرایط جدید سریع‌تر سازگار می‌شوند، برتری خواهند داشت. در این مقاله ده نکته مهم را برای سازمان‌هایی که به فکر برتری هستند، بیان می‌کنیم.

  1. بازگشت به سالی عادی‌تر در حوزه معامله‌گری

    رشد مستمر (اما نه سریع و ناگهانی) محتمل به نظر می‌رسد، زیرا فشارِ شراکت‌های محدود برای بازدهیِ سرمایه با تمایل به دستیابی به اهداف بازدهی و نیاز به جذب نرخ‌های بهره بالاتر متعادل می‌شود. وقتی این عوامل با رشدِ محیط ارزش‌گذاری همراه می‌شوند، در گذر زمان فشاری نزولی روی شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش(bid-ask spread) وارد می‌کنند.

  2. با حاکم‌شدنِ اثر «صورت کسر(Numerator)» تأمین مالی یا Fundraising همچنان سخت خواهد بود

    مخرج هنوز به‌طور کامل بهبود نیافته است: شاهد بودیم که بازارهای سهام عمومی دوباره رشد کردند، اما سبدهای درآمد ثابت در محیطی با نرخ بالا همچنان دچار رکود بودند. و صورت کسر در حال رشد است. سرعت خروجِ سرمایه‌گذاری خصوصی(Private Equity) آهسته ماند، اما فراخوان‌های جذب سرمایه ادامه یافتند و رشد ارزش‌گذاری هم ارزش خالص دارایی(Net asset values) را بالاتر برد. این عوامل در کنار هم تعهدات شراکت‌های محدود جدید را همچنان محدود نگه می‌دارند.

  3. تداوم تمرکز روی نام‌های بزرگ‌تر و معروف‌تر

    این صنعت بسیار پراکنده است، اما شراکت‌های محدود سرمایه‌های بزرگ‌تر در محیطی محدودتر برای تأمین مالی را ترجیح می‌دهند. تشکیل صندوق‌های جدید که محرک اصلیِ تداوم پراکندگی طی دهه گذشته بوده است، احتمالا در سال ۲۰۲۴ دوباره محدود خواهد شد.

  4. ارزش‌آفرینی «چیزِ قدیمیِ جدید» به حساب می‌آید

    به نظر می‌رسد دوران شرایط مساعد مبتنی بر نرخ‌های کم و نزولی، و افزایش مستمر قیمت نسبت به سود سهام گذشته باشد. تغییرات تحول‌آفرین (در حوزه‌های رشد ناخالص(top-line growth) و کاهش هزینه‌ها) می‌توانند ارزش را برای کسانی که قادر به اجرایشان هستند افزایش بدهند و این کار را هم می‌کنند؛ چیزی که بیش از هر زمان دیگری لازم است.

  5. چالش تکامل استعدادها

    تسریع اقدامات در جهتِ بهبود تنوع، برابری و شمول ساختار صنعت را (به‌آرامی) تغییر، و شرکت‌ها را به پیگیریِ راهبردهای جدید برای تأمین منابع مالی و جذب سرمایه سوق می‌دهد. در همین حال، بسیاری از شرکت‌ها در تلاش هستند تا کارکنانشان را حفظ کنند، به‌ویژه آن‌هایی را که هنوز دوران رکود را سپری نکرده‌اند.

  6. تأمین منابع مالی خلاقانه می‌شود

    طی سال‌های گذشته شاهد افزایش تعداد تراکنش‌های حامی‌به‌حامی(sponsor-to-sponsor transactions) بوده‌ایم، اما این روند ممکن است تمایل حامیان مالی نسبت به عرضه دارایی‌هایشان به بازار را محدود کند. آن‌هایی که سهامی با نقدشوندگی بالا(dry powder) دارند (که تعدادشان هم زیاد است) در میان کسب‌وکارهای خانوادگی و واگذاری‌های شرکتی(corporate carveouts) فروشندگان راغب‌تری پیدا می‌کنند. آن‌هایی که شبکه‌هایی عمیق‌تر، و تمایل به بررسی‌هایی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر دارند، دارای برتری هستند.

  7. سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌ها سرعت می‌گیرد (هم از طریق شراکت عمومی در زیرساخت‌ها و هم سایر شراکت‌ها)

    تعریفی گسترده‌تر [از سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌ها] ، طبقه دارایی‌های روبه‌رشد، و بازده‌های ناهمبسته، همگی شراکت‌های محدود را به‌سوی افزایش مشارکت در زیرساخت‌ها سوق می‌دهند. کاهش مجموع تأمین‌های مالی اخیر پدیده‌ای در سمتِ فروشنده بوده است، و احتمالا شراکت‌های محدود به‌زودی تعهداتشان را افزایش خواهند داد؛ البته اگر اقداماتشان با اهداف اعلام‌شده مطابقت داشته باشند. علاوه بر این، نسبت دلار به صندوق‌های زیرساختی تنها بخشی از ماجراست، زیرا حامیان مالی برای خرید دارایی‌های موجود در فضاهای دارای هم‌پوشانی (مانند خدمات زیست‌محیطی) رقابت می‌کنند. سرمایه‌گذاری روی انتقال انرژی نقشی مهم ایفا می‌کند و دلارهای موردحمایتِ دولت که در این حوزه هزینه می‌شوند، شرایط مساعدی ایجاد می‌کنند.

  8. اعتبار بخش خصوصی همچنان سرعت می‌گیرد

    نرخ‌های بالاتر طبقه دارایی‌های روبه‌رشد را جذاب‌تر می‌کنند و در نتیجه سرمایه‌ها سرازیر می‌شوند. وقتی بانک‌ها به محدودسازیِ وام‌هایشان ادامه می‌دهند، فرصت‌های به‌کارگیریِ سرمایه افزایش می‌یابند، چون معامله‌گری از سر گرفته می‌شود، وام‌های قبلی به سررسیدشان می‌رسند، و وام‌دهندگان بخش خصوصی در حوزه‌های جدید، مانند وام‌های دارای پشتوانه و وام‌های دارای رتبه سرمایه‌گذاری، یکه‌تازی می‌کنند. اساسا رقابت زیاد ممکن است سود را کاهش بدهد، بنابراین یافتن راه‌هایی برای متمایز شدن از سایرین بسیار مهم است.

  9. حجم معاملات املاک و مستغلات افزایش می‌یابد

    با عادی‌شدنِ شرایط جدید از چگونگی زندگی، کار و خرید، اجاره‌ها در حوزه‌های مختلف هم تثبیت می‌شوند. افزایش پیش‌بینی‌پذیری به کشف ارزش کمک می‌کند، شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش کاهش می‌یابد، و کاهش سرعت ساخت‌وساز کنترل بازار را تشدید می‌کند. بازار به‌جای رونق‌گرفتن دچار رکود می‌شود. چه‌بسا مشکلات موجود در زمینه ساختمان‌های اداری و سایر بخش‌ها فعالیت را کلید بزنند.

  10. رشد بازارهای ثانویه و ایجاد نقدینگی برای شراکت‌های عمومی و محدود

    تأمین سرمایه تقریبا بی‌سابقه از بازارهای ثانویه می‌تواند باعث رشد تأثیر روی بازارهای خصوصی شود، زیرا حامیان مالی دارایی‌ها را به صندوق‌های توسعه انتقال می‌دهند تا دوره‌های نگهداری از آن‌ها را طولانی‌تر کنند و به‌سوی ارزش کامل سوق‌شان بدهند و در همین حال شراکت‌های محدود هم دارایی‌هایشان را از سبدهای سهام برداشت می‌کنند تا در محصولات جدید سرمایه‌گذاری نمایند. شراکت‌های عمومی با نرخ‌های بالاتر و قیمت نسبت به سود سهام کمترشان ممکن است مدام به‌دنبال گسترش راهکارهای سرمایه جایگزینی باشند که فعالان بازارهای ثانویه ارائه می‌کنند.

درباره نویسندگان

فردریک دالکویست شریک ارشد در دفتر استکهلمِ مکینزی است. آلستر گرین شریک ارشد در دفتر واشینگتن دی‌سی است. دیوید کویگلی شریک ارشد در دفتر نیویورک است. جان اسپایوی از شرکای دفتر شارلوت است؛ و برایان ویکری هم شریک دفتر بوستون است.